لو یا تان

بی دار مان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سینما» ثبت شده است

چنین است رسم زندگانی


همیشه چیزهایی است که نمی دانی که دیگری می داند و نمی داند که تو می دانی و با این همه با فرض دانستنشان اتفاقات پیش رو را قضاوت می کنی و اتفاقات پیش رو را قضاوت می کند و بعد خطوط به هم نزدیک می شوند و بیشتر وقت ها از هم دور می شوند ـ و از هم دور می شوند و بعد هیچوقت، هیچ کدامشان نمی فهمد که آن چیزهایی که فکر می کرده آن دیگری می داند را می دانسته یا نمی دانسته و اگر می دانست چنین می شد باز هم یا که نمی شد و برای همیشه سوال هایی می مانند که پاسخشان مدفون می شود و گاه البته شاید یک اتفاق و دیدار دوباره و اگر شاید جراتی بود و خاطراتی به یاد آورده می شد می توانست آشکارسازی باشد بر تمام آن دانسته ها و نادانسته ها و البته آن وقت دیگر خیلی دیر شده بود ـ و خیلی دیر شده بود. تنها می توانست حسرت ها را از ابهام درآورد و پیش رو گذارد و حسرتی بر حسرت تازه آشکار شده افزاید. ... و چنین است رسم زندگانی.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اویان

مای آهسته!


تصور من است یا حقیقت؟ ما مردان و پسران و پدران را کم تر گفته اند و آهسته تر شنیده اند؟  جای مان در ادبیات و سینما و موسیقی جایی عقب تر از زنان و دختران و مادران است. شاید از میان این آن را دیدن سخت است.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اویان

ما آدم ها؟!


آدم فیلم ارایوال



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اویان