چند روزی که جهان را تمام و کمال و به معنای واقعی کلمه رها می کنی، یعنی رها چنان که آدم ها را گویی که نبوده اند و نیستند از یاد می بری، پایت را از خانه با تمام کارهایی که بیرون منتظر توست  نمی گذاری و زنگ های تلفن که پی ات را می گیرند بی توجه به حال خود می گذاری و انتقامت را از بازی های جهان بر تو با بی توجهیِ تام به آن می گیری و بعد روز سوم یا چهارم که سر بلند می کنی در آینه ی جلوی روشویی و صورتی می بینی با ته ریشی چند روزه و به خود می گویی این بهترین نِمود نبودنم در این چند روزه ی دنیاست. گویاترینشان.